سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سقای کربلا
 

بهاربیست                   www.bahar-20.com* با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌ای با حضور بازرگان، بختیار و قره‌باغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه می‌گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.

* واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.

* واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.

* نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابان‌های تهران شدت بیشتری پیدا کرد.

* در پی درگیری‌های اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشده‌اند.

* تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.

* نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدره‌ای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.

* فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.

* با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.

* حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقب‌نشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.

* رییس ستاد کل ارتش از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بی‌طرفی کند، اینها بود: رییس ستاد شهربانی به کلانتری‌ها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالیکه این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسل‌سازی به جهت تمرد آنها بی‌نتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار می‌کردند و بدون اجازه به پادگان‌ها بر‌می گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بی‌نظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.

* انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

* امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.

* مهندس بازرگان طی یک نطق تلویزیونی، ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قره‌باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نموده است.

* از سوی حضرات آیات مرعشی نجفی و شیرازی، اعلامیه‌های جداگانه‌ای خطاب به ملت ایران منتشر گردید و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد.

* پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظام یمردم نقش مهمی داشتند‌، از همکاری و مدد رسانی به موقع مردم تشکر کردند.

* به مناسبت سقوط رژیم شاه، از سوی یاسر عرفات پیام تبریکی خطاب به حضرت امام فرستاده شد.

* خسرو قشقایی ضمن ملاقات با حضرت امام، از دولت بازرگان پشتیبانی کرد.

* آیت‌الله خویی با ارسال تلگرافی برای حضرت امام، ورود ایشان را به ایران تبریک گفت.

* حمایت گسترده از دولت بازرگان در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد و در همه شهرها و بخش‌های کشور، مردم با رهبری روحانیان مبارز محلی، مراکز اداری و دولتی مانند شهربانی، ساواک، استانداری‌، فرمانداری و غیره را به تصرف خود در می‌آورند و کمیته‌های مسلح انقلابی تشکیل می‌دهند.

* وقایع انقلاب آن قدر سریع بود که حتی مقامات آمریکایی در آخرین روزها نمی‌دانستند انقلاب پیروز شده است. اتاق عملیات کاخ سفید از طرف برژینسکی، تلفنی از سالیوان می‌پرسید: آیا هنوز اماکن کودتا وجود دارد؟

 

مرکز اسناد انقلاب اسلامی  

یکشنبه 22 بهمن 1357

با طلوع آفتاب، کلانتری‌های جوادیه و تهران‌نو نیز سقوط کرد و در مناطق شرق تهران تقریباً کلیه‌ی کلانتری‌ها به دست مردم افتاد و فقط قرارگاه «عشرت‌آباد» ـ که واحدهایی از گارد شاهنشاهی در آنجا حضور داشت ـ مقاومت می‌کرد و دائم به سمت مردم شلیک می‌نمود

? در حالی که هنوز دقایقی از ساعت 12 نگذشته و روز 22 بهمن تازه آغاز شده بود، حمله‌ی مردم به ساختمان تسلیحات ارتش، در خیابان فرح‌آباد ژاله که به آن مسلسل‌سازی نیز گفته می‌شد، آغاز شد.
? حدود ساعت 3 بامداد، ستون بزرگی از تانک از پادگان لویزان به حرکت درآمد. اولین تانک‌های این ستون با وجود مقاومت سرسختانه‌ی مردم در خیابان «نیروی هوایی» و سیل کوکتل‌ها، که چون شهاب‌های آسمانی از پشت بام‌ها به سوی آن‌ها شلیک می‌شد، از درب شمالی پادگان نیروی هوایی عبور کردند و به سمت میدان امام حسین (ع) سرازیر شدند. صدای شلیک سلاح‌های سبک و سنگین لحظه‌ای قطع نمی‌شد. مسلسل‌های سنگین تانک‌ها، به سوی مواضع مردم و مواضع پرسنل هوایی، که بیشتر در پشت بام‌ها مستقر بودند، بدون توقف، شلیک می‌شد. دیوارها، به‌خصوص قسمت لبه‌ی پشت‌بام‌ها، که بالای آن سنگر گرفته شده بود، سوراخ سوراخ گردید و مدافعان فداکار نیز که در پشت‌بام‌ها دراز کشیده و یا در سنگرهای ساخته شده موضع گرفته بودند با شلیک گلوله یا پرتاب کوکتل، آنان را مجبور می‌کردند که در تانک‌ها مخفی شوند و بیرون نیایند. به همین دلیل مسلسل‌های سنگین تانک‌ها، با وجود شلیک کردن، کارآیی چندانی نداشتند. چراغ تانک‌ها، خیابان را چون روز روشن کرده بود و حرکت هر جنبده‌ای را به‌خوبی در طول خیابان نشان می‌داد. (کیهان، 22 بهمن 1357، ص 3)
? اگرچه مقاومت تانک‌ها ادامه یافت؛ امّا آنها نمی‌توانستند در برابر فداکاری ایثارگرانه‌ی مردم گمنامی که به حمایت از انقلاب برخاسته بودند، مقاومت کنند و خدمه‌ها‌ی تانک‌های غول‌پیکر چیفتن نیز از ترس شلیک بی‌وقفه‌ی مردم، در تانک‌ها پناه گرفته و تحرک خود را کاملاً از دست داده بودند و خدمه‌ی مسلسل نیز، از ترس جان خود، به درون تانک‌ها پناه برده بودند. با تهاجم مردم، تعدادی از تانک‌ها طعمه‌ی کوکتل مولوتف‌های آنان شده و به آتش کشیده شدند و یکی از تانک‌ها در حال فرار به دیوار بیمارستان «بوعلی» برخورد کرد و متوقف شد و دیگری از نرده‌های بیمارستان گذشت و وارد آن شد و یکی دیگر در همان نزدیکی، با نارنجکی که به داخل آن انداختند، منفجر شد و سرنشینان آن از جمله یکی از فرماندهان گارد، که درجه‌ی سرتیپی داشت، کشته شدند و تانک دیگری نیز داخل مغازه‌ای رفت و متوقف شد و یکی هم شنی‌اش در جوی آب افتاد و گیر کرد و از حرکت باز ماند و هلی‌کوپتری نیز در آن تاریکی و از بالا به مردمی که در پشت بام‌ها سنگر گرفته بودند شلیک می‌کرد. هلی‌کوپتر به حمایت تانک‌ها برخاسته بود و در برابر شلیک سلاح‌های مردم نیز مانور می‌داد، امّا در نهایت، خلبان آن مورد اصابت گلوله واقع شد و به این علت که مجروح گردید، کنترل هلی‌کوپتر از دستش خارج شد، به یکی از ساختمان‌های بلند وحیدیه برخورد کرد و تمام سرنشینان آن کشته شدند. خوشبختانه با وجود سقوط آن در یک محله‌ی پرجمیعت، به مردم آسیبی نرسید.
اولین تهاجم سنگین لشکر گارد، در هم کوبیده شد و از سی دستگاه تانک اعزامی، فقط چند دستگاه توانستند خود را از معرکه نجات دهند.
? کلانتری 6 در خیابان گرگان، که رئیس و معاون آن نقش مهمی در سرکوب مردم انقلابی این خیابان و کشتار آنان در ماه‌های گذشته داشتند، بعد از آن، مورد تهاجم قرار گرفت و هر دو فرد مذکور در همان لحظات اولیه کشته شدند. ولی سایر افسران این کلانتری از پشت بام به مقاومت و تیراندازی به سوی مردم دست زدند.
? با طلوع آفتاب، کلانتری‌های جوادیه و تهران‌نو نیز سقوط کرد و در مناطق شرق تهران تقریباً کلیه‌ی کلانتری‌ها به دست مردم افتاد و فقط قرارگاه «عشرت‌آباد» ـ که واحدهایی از گارد شاهنشاهی در آنجا حضور داشت ـ مقاومت می‌کرد و دائم به سمت مردم شلیک می‌نمود.
? زندان قصر در ساعت 10، مورد تهاجم همه‌جانبه قرار گرفت. این زندان که بزرگ‌ترین زندان ایران بود شاهد به زنجیر کشیدن هزاران نفر از افراد انقلابی، و شکنجه و کشتار آنان در طی سالیان گذشته بود. تصرف این زندان حدود یک ساعت به طول انجامید. در طی آن شماری از مردم، به شهادت رسیدند و با خون خود درهای این زندان را گشودند.
? «پادگان حشمتیه» که از ساعت 7 بامداد به محاصره درآمده و فرمانده آن به نام «سرهنگ ارمی» کشته شده بود، با وجود مقاومتی که کرد، حدود ساعت 1، بانفوذ مردم انقلابی از دیوار شرقی آن به داخل پادگان و فرار عده‌ای سرباز و درجه‌دار و افسر، با لباس شخصی، به تصرف درآمد. (اطلاعات، 22 بهمن 1357)
? در همان لحظاتی که پادگان «باغشاه» مورد تهاجم مردم قرار گرفته بود، کمیته‌ی مشترک و زندان شهربانی، مرکز شکنجه و جنایت ساواک و شهربانی نیز محاصره شد و درگیری میان مردم و مأموران ساواک و شهربانی آغاز شد. درگیری با مقاومت این مأموران تا حدود ساعت 4 بعدازظهر ادامه یافت و سرانجام با وارد شدن یکی از تانک‌ها غنیمتی و شلیک بی‌امان آن و درهم کوبیده شدن ساختمان کمیته‌ی مشترک، مقاومت مأموران آن در هم کوبیده شد و این شکنجه‌گاه به تصرف مردم درآمد.
? از درون کاخ نخست‌وزیری اعلام شد که شاپور بختیار فرار کرده است و گارد نخست‌وزیری، بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد و کاخ به تصرف مردم درآمد.
? با اعلام سقوط رادیو تلویزیون و شروع برنامه و پخش پیام امام، صدای شادی از همه‌جا برخاست. رزمندگان مسلح و مردمی که گام به گام با شعار دادن و هر کمکی که امکان‌پذیر بود به یاری انقلاب می‌شتافتند، یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند. چراغ ماشین‌ها روشن شده بود و صدای بوق مداوم آنها و سرنشینانی که نیم تنه‌شان از شیشه‌ها بیرون آمده بود و بر روی درهای آن نشسته بودند و با دادن شعار، شادی خود را ابراز می‌کردند، شور و هیجان مضاعفی را، در این لحظات بی‌نظیر تاریخ، در وجود انسان می‌دواند. دیگر همه‌چیز تمام شده بود. انقلاب اسلامی برخلاف خواست همه‌ی ابرقدرت‌ها پیروز شده بود. یک ملت با تأسی به فرهنگ شهادت و عاشورا و با تکیه به اسلام ناب علوی، که اسلام امامت و عدالت است، پس از دویست سال نبرد و پس از دویست سال شکست‌های تلخ، توانسته بود جهان را در برابر اراده‌ی خود، مجبور به تسلیم نماید.


 


[ سه شنبه 89/11/19 ] [ 6:6 عصر ] [ رضا یوسفی ]
.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب