سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سقای کربلا
 

  در کتاب «سهروردی; دانای حمت باستان» در بخش «حکمت اشراق; فلسفه ای کاملا دینی و عرفانی» می نویسد: «شیخ اشراق از همه ی امکانات موجود و قابل دسترسی برای بهتر بیان کردن حکمت و فلسفه ی خود بهره گرفته است. از همه بیش تر، از قرآن کریم و روایات نبوی بهره برده و پایه ی اصلی مکتب خود را بر این دو و بویژه منبع نخست استوار کرده است و همین طور از اندیشه های معنوی عارفان و صوفیان بیش ترین استفاده ها را برده و از فلسفه ی محض به مکتبی فراتر و بهتر در حوزه ی فلسفی - عرفانی راه برده است. از دیگر مسائل، بهره گیری اوست از آثار حکمای مشایی از آغاز تا زمان او، چه در یونان و چه در ایران.


بر این اساس است که در آثار او به وفور از افکار و اندیشه های مشاییان استفاده شده است. از اندیشه های ارسطوی یونانی تا اندیشه های فاراربی و ابن سینا. از دیگر مسائل قابل توجه، بهره گیری اوست از عناصر مشابه با مفاهیم و واژگان قرآن در توحید، جهان شناسی و فرشته شناسی از مکاتب و ادیان باستانی ایران. و از این همه استفاده ای بهینه کرده و شالوده ی فلسفه ای عرفانی را پی ریخته، که تا به امروز به قوت تمام حضور یافته و همچنان حضور خواهد یافت.
دکتر سیدحسین نصر در مقدمه ی تصحیح خود بر مجموعه ی آثار فارسی شیخ اشراق در این باره می نویسد: نیز از خصایص مهم حکمت اشراقی ازدواج و آمیزش حکمت ایران باستان و عرفان و حکمت اسلامی است.
سهروردی موفق شد در حالی که عارفی کاملا اسلامی و مفسری عمیق از حقایق قرآنی بود، در آسمان معرفت اسلامی حقایق رمزی و تمثیلی حکمت ایران باستان را مشاهده کند و به آن حیات نوین بخشد. درواقع از طریق تاویل قرآن، سهروردی توانست حکت خسروانی را در افق معنوی اسلام منزلگهی رفیع بخشد و در حیات عقلی و فکری ایرانیان مقامی از برای آن چه از میراث قبل از اسلام ایشان از لحاظ فکری جنبه ی مثبت داشت، به دست آورد. در نظرگاه سهروردی و حکمت اشراقی او نور محمدی بر حقیقت ملکوتی پیام ادیان و حکمت های پیشینیان از هرمس و فیثاغورث گرفته تا زردشت و حکمای فرس دمیده و بار دیگر این حقایق را در اذهان روشن ساخته است; به نحوی که حقایق مشهود حکمت باستان است; در حالی که نوری که مشاهده ی این حقایق را امکان پذیر می سازد، همانا نور منبعث از وحی قرآنی است. لذا همان حکیمی که پایه گذار حکمت اشراق و احیاکننده ی فلسفه ی باستان است، بیش از تمام فلاسفه ی اسلامی قبل از خود به آیات قرآنی و احادیث نبوی توجه کرده است; چنان که از قرائت رسائل او در این مجموعه مشاهده می شود.»

حکمت اشراق و تقرب به خدا
در ادامه ی این مبحث در بخش «حکمت اشراق و تقرب به خدا» آمده است: «سهروردی تنها به بحث اکتفا می کند و به بحث تنها نیز اعتباری نمی دهد. او برخلاف برخی مشاییان که به فکر و عقل خود اعتماد می کنند و از وحی و نبوت غافل اند، معتقد به عمل دینی است و این کار را مایه ی اولیه ی اشراق و کشف می داند و لذا در اندیشه های او می یابیم که: هر که در ملکوت فکری دایم کند و از لذات حسی و از مطاعم پرهیز کند، الا به قدر حاجت و به شب نماز کند و بر بیدار داشتن شب مواظبت نماید و وحی الهی بسیار خواند و تلطیف سر کند به افکار لطیف، و نفس را در بعضی اوقات تطریب نماید و با ملا» اعلی مناجات کند و تملق کند، انواری بر وی اندازند همچون برق خاطف، متنابع شود; چنان که در غیر وقت ریاضت نیز آیند. و باشد که صورت های خوب نیز بیند و باشد که نفس را خطفه ای عظیم افتد به عالم غیب. و در حس مشترک روشنایی افتد، روشن تر از آفتاب و لذتی با او. این نور روشن روانان را ملکه شود که هر وقت که خواهند، یابند و عروج کنند به عالم نور.
در نظر شیخ نورالانوار در هر یک از قلمروها خلیفه یا تمثیل و رمز مستقیمی از خود دارد; مانند خورشید در آسمان. آتش در میان عناصر و نور اسفهبدی در نفس آدمی، بدان صورت که در هرجا نشانه ای از او دیده می شود و همه چیز بر حضور او گواهی دهد. لذا شیخ در حکمه الاشراق، خداوند را با نورالانوار، نور محیط ، نور قیوم، نور مقدس و نور اعظم و اعلی معرفی می کند و در نظر او، حقیقت حق، نوری قهار و غنی مطلق است، که ورای آن، چیز دیگری وجود ندارد. بر همین مبنا ثابت و صادر نخستین نیز با نوعی نور معین و مشخص می شود و به واقع آن چه که در اندیشه های کهن دینی و در کلمات حضرت ختمی مرتبت نسبت به صادر نخستین مشاهده می شود و آن را به «عقل»، «روح»، «نفس کل» و «نور» معین کرده است. شیخ نیز نگاهی دینی به همان صادر نخستین دارد و بر همان شیوه می گوید نخستین صادر از نورالانوار یکی بود، آن نور اقرب، نور عظیم بود که پاره ای از پهلوانان آن را «بهمن» نامیده اند.
این صادر نخستین که مستقیما و بدون واسطه از حضرت حق اشراق شده، امکاناتی دارد که فقط منحصر به خود اوست. از این موجود نخستین دیگر موجودات عالم خلق و پدیدار می شود. توجه خداوند به او از گونه ای اقاضات آن به آن است و نگاه او به حق، مستقیم و مشاهده ی حضوری است. قابلیت او چنان است که بی واسطه می گیرد و هرچه که هست، باید از طریق او به دیگر موجودات انتقال یابد و بر این اساس در حکمت مشایی این صادر نخستین نقش کلیدی و حساسی دارد، که بدون ادارک او بسیاری از مسائل نامفهوم می ماند و البته که درک آن موجود اعلی و اشرف به واقع بسیار سخت و دشوار است.
این صادر نخستین با نقل های متفاوت که البته نقدپذیر است، عقل یا نفس یا نور احمدی است، و در نزد پیروان فلسفه ی پهلویه بویژه زردشت «بهمن» نام دارد و پس از آن به ترتیب: اردیبهشت، شهریور، اسفندارمذ، خرداد و مرداد قرار دارند و برخی از برخی دیگر آفریده شده اند. به هر جهت بحث صادر نخستین بین اندیشه های دینی متفکران اسلامی و مذهب ایران باستان قابل تطبیق و تامل است و حکمای ما در آثار فراوانی از آن صادر نخستین یاد کرده و به قدر فهم خود شرح و تفسیر کرده اند.
قهرا آن چه که سهروردی در آثار خود بیان داشته، با توجه به شناختی که از او و شخصیت سلوکی او داریم، قصدی جز تقرب به خدا را در سر نمی پرورانده و بدون تردید، آن چه که گفته و نوشته است، نیز از این بابت بوده. دقت او به حلال و حرام و توجه و عنایتش به آداب دین و ادب شریعت می تواند ما را در این باره به یقین ببرد. حکمت نوری و اشراقی او هم سلسله های نورانی را از مطلق به جزیی ترین مراتب نور بیان می کند. ضمن این که از طرفی که مربوط به نزول است، آن چه که او لحاظ می کند، یک سر و به تمامی فیض و عنایت الهی است; ولی از طرف دیگر نیاز مراتب نورانی پایین به مراتب بالا و حرکت از آن چه که هست، به سوی آن چه که باید و یا می تواند باشد، مدام در جریان است.
نیاز ذاتی مراتب اسفل را مراتب بالا تامین می کند; اما این نیازها تا به مرتبه ی نورالانوار که فیاض مطلق است، ادامه دارد و بر این اساس، نیاز ذاتی همه ی مراتب هستی و وجود و در قالب نور به نور مطلق نکته ی قهری و حتمی ای است که سهروردی روی آن پای می فشارد.
آن چه که انسان را به خداوند نزدیک و مقرب می گرداند، ظرفیت اوست برای دریافت نور، و لذا هرچه که از ظلمت و تاریکی ها فاصله داشته و به ساحت نور و اشراق نزدیک گردد، قابلیت او برای تقرب به مراحل اعلی بیش تر می شود و برای رسیدن به این مراتب دو چیز را هم زمان می طلبد; یکی ادارک نیاز و میل به اعلی با توجه به تلاش و مجاده و خلوت و ذکر و ریاضیت، و دیگر توجه و نظر مستقیم و یا غیرمستقیم خداوند از طرق اولیای خاص خود به رهرو راه نور، که از طریق کشف و شهود، و اشراق افاضه، لحظه به لحظه جریان می یابد.
این گونه آدمی می تواند با ایجاد فضایی که او را به سوی نور می برد و از تاریکی و ظلمت دور می گرداند، به خداوند هر لحظه تقرب بیش تری پیدا کند. این امکان هم برای همه ی انسان ها به واسطه ی «روح» و «فطرت» وجود دارد و شاید کسی در این رابطه از دیگری امتیازی نداشته باشد; اما قابلیت و ظرفیت به تنهایی کافی نیست; بلکه باید این قوه ها از طریقی که اشاره کردیم، به فعلیت درآید و با فعلیت یافتن آن قوه ها امکان بالا رفتن و به کمال رسیدن، که همانا اتصال به نور و عالم نور است، ممکن خواهد بود.» 

 

نگاهی به زندگی و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی

هشتم مرداد در کشور ما روز سهروردی نام گرفته است. به همین مناسبت نگاهی کوتاه به زندگی و آراء فلسفی این حکیم ایرانی خواهیم داشت.

شیخ شهاب الدین سهروردی چهره‌ برجسته ا‌ی در حکمت ، فلسفه و عرفان در فرهنگ ایران است. او در سال 549 هجری قمری در قریه‌ سهرورد زنجان دیده به جهان گشود. اولین آموخته های او در شهر مراغه نزد مجدالدین جیلی بود . سهروردی نزد جیلی ، فقیه مشهور آن زمان ، فقه را آموخت و در همانجا و نزد همین استاد با فخر رازی ، منتقد بزرگ فلسفه مشاء ، همدرس بود . با آنکه این دو از نظر علمی تفاوت های آشکاری با یکدیگر داشتند اما دوستی و قرابتی عجیبی میان این دو بر قرار بود

سهروردی پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت تا نزد ظهیرالدین فارسی، علم منطق را بیاموزد. او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا روبرو شد و پس از مدتی تسلط خاصی بر آن پیدا کرد.

سهروردی پس از اتمام تحصیلات رو به عرفان و سلوک معنوی آورد. شیخ در جریان سفرهایش مدتی با جماعت صوفیه هم کلام شد و به مجاهدت نفس و ریاضت مشغول شد .

هنگامی که سفرهای سهروردی گسترده تر شده بود به آناتولی رسید و از آنجا به حلب سوریه رسید. در همان شهر با ملک ظاهر ، پسر صلاح الدین ایوبی ، دیداد کرد. ملک ظاهر شیفته شیخ شده و مقدمش را گرامی داشت و از او خواست که در آن جا بماند. سهروردی پذیرفت و درس و بحث خود را در مدرسه حلاویه آغاز کرد. در همین مدرسه بود که شاگرد و پیرو وفادارش شمس الدین شهروزی به او پیوست .

به گزارش “مهر”، شیخ همیشه در بیان مسائل ، به خصوص احکام و مسائل مربوط به دین بی باک بود و همین صراحت بیان او بود که سرانجام فقهای قشری عامه علیه او شوریدند ، او را مرتد خوانده و سخنانش را خلاف اصول دین دانستند. این کینه و عناد تا جایی رسید که ملک ظاهر را تشویق به قتل او کردند. اما ملک ظاهر نمی پذیرفت و به خواست آنان توجهی نمی کرد. اما فقها با ارسال شکوائیه به صلاح الدین ایوبی او را مجاب کردند که فرمان قتل شیخ را صادر کند. سرانجام صلاح الدین ایوبی در نامه ای از پسرش خواست به دلیل برخی ملاحظات سیاسی شیخ را به قتل برساند .

بدین ترتیب شیخ را زندانی کرده و در سن 36 یا 38 سالگی به قتل رسید. مشهور است که او را به دار آویختند یا خفه کردند. جنازه‌ شیخ را در روز جمعه آخر ذی الحجه سال 587 هـ.ق از زندان بیرون آوردند. جرم او معاندت با شرایع دینی بود. بدین ترتیب سهروردی نیز سرانجامی همچون سقراط یافت .

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه “مهر”، از سهروردی در طول عمر کوتاه خود حدود پنجاه کتاب و رساله به یادگار مانده است . آثار او نه تنها حاوی مهمترین آثار وی است بلکه به طرز شگفتی از نظر فصاحت و بلاغت تحسین شده و دارای نثری پخته و قوی است .

آثار سهروردی را می توان به چهار بخش تقسیم کرد :

1- کتاب های صرفا فلسفی وی که به زبان عربی است . تلویحات ، المقاومات و مطارحات و معروف ترین کتاب فلسفی وی ، حکمت الاشراق ، از این جمله اند .

2- رساله های عرفانی وی که به زبان پارسی و برخی به عربی است. از این جمله عقل سرخ ، آواز پر جبرئیل ، صفیر سیمرغ و لغت موران به پارسی و هیاکل النور و کلمة التصوف به عربی است .

3- ترجمه ها و شروحی که او بر کتب پیشینیان ، قرآن و احادیث نوشته است. مانند ترجمه‌ فارسی رسالة الطیر ابن سینا و شرحی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا و تفاسیری بر چند سوره قرآن کریم .

4- دعاها و مناجات نامه هایی که به زبان عربی است و آنها را الواردات و التقدیسات نامیده است . برخی بر این باورند که روش اشراقی را ابن سینا بنیان نهاده و معتقدند ابن سینا در کتاب منطق المشرقین و سه فصل آخر کتاب اشارات و تنبیهات به آن اشاره کرده است. اما با تمام این احوال همه دوستداران فلسفه معتقدند اگر ابن سینا بینانگذار فلسفه اشراق باشد یا نباشد ، این سهروردی است که حکمت اشراق را به حد اعلا و تکامل رسانده است. سهروردی در این کتاب به نوعی از بحث وجود رسیده که تنها به نیروی عقل و قیاس برهانی اکتفا نمی کند ، بلکه شیوه استدلالی محض را با سیر و سلوک قلبی همراه می سازد. سهروردی برای تدوین فلسفه خویش منابع متعددی داشت که با گردآوری آنها و تنظیم شگفت انگیز ایشان در کنار هم فلسفه ی نوین خود را پایه گذاری کرد. این منابع به سه دسته کل تقسیم شده اند :

5? حکمت الهی یونان ، سهروردی بر خلاف فیلسوفان پیشین که تنها به ارسطو توجه ویژه ای داشتند شیفته فیثاغورث و امپدکلوس  و به ویژه افلاطون بود ، تا حدی که افلاطون را پیشوای حکمای اشراق می داند.

6? حکمت مشاء، بدون شک این حکمت مشائی بود که مقدمه‌ی اشراق شده است. سهروردی با گردآوری آثار مشائین به خصوص ابن سینا توانست اینگونه از آرا مشاء را در حکمت اشراق استفاده کند.

7? حکمت ایران باستان ، از نکات برجسته و جالب توجه سهروردی علاقه‌ی خاص او به حکمت پارسی باستان است به خصوص شخص زردشت است. این توجه ویژه به حدی است که برخی اصطلاحات حکمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوی گرفته است . او در کتاب حکمت الاشراق ، زردشت را حکیم فاضل نمیده و حتی خودش را زنده کننده حکمت ایران باستان دانسته است. جالب آنکه شیخ مانی و مزدک را مصلحین زردشتی گری نمی داند بلکه آن دو را نکوهش کرده و بدعت گذار نامیده است.

به گزارش “مهر”، سهروردی حقیقت را امری واحد می دانست و آن را منسوب به خداوندی واحد دانسته و اصطلاح « الحق من ربک » را از قرآن وام گرفته است. سهروردی می گوید : « حقیقت ، خورشید واحدی است که به جهت کثرت مظاهرش تکثر نمی یابد. شهر واحدی است که باب های کثیری دارد و راههای فراوان به آن منتهی است ».

سهروردی عقیده داشت در ایران باستان امتی می زیست که مردم را به حق رهبری می کرد و آنان را پرستنده حق واحد می دانست. سهروردی افراد این امت را پهلوانان و جوان مردانی یگانه پرست می دانست و ایشان را با این کلام معرفی می کند : « خداوند ولی کسانی است که ایمان آورند و ایشان را از ظلمت به سوی نور هدایت می کند » او حکمای ایرانیان باستان را کسانی می داند که با شیوه‌ اشراقی به مقام عرفانی والایی رسیده اند.

سهروردی پهلوانان فرزانه ‌ای چون کیومرث و تهمورث و حکیمانی چون زردشت و جاماسپ را برای اولین بار در فلسفه معرفی می کند. وی  واقعیت اشیاء را به نور تمثیل می کند و آنچه را که تفاوت میان آنهاست در شدت و ضعف نورانیت آنها می داند. او معتقد است که نوری واحد عامل آشکار شدن اشیاء است و هستی مطلق و نور محض را « نورالانوار » خداوند می داند .


[ شنبه 90/5/8 ] [ 1:0 صبح ] [ رضا یوسفی ]
.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب