سقای کربلا |
اگرچه با مثالهای متعدد از تورات میتوان نشان داد که منظور از کار در روز سبت، کار برای کسب روزی است، اما گاه عباراتی در تورات یافت میشود که در این استنباط تردید ایجاد میکند. یکی از مهمترین عبارات تورات در این زمینه در کتاب خروج آمده است: موسی همهی گروههای بنیاسرائیل را جمع کرد و به آنها گفت: اینها کلماتی است که خدا فرمان داده است و شما باید انجام دهید. شش روز کار کنید و روز هفتم برایتان مقدس باشد، سبتِ استراحت برای خدا. هرکس در آن روز کار کند کشته شود. در روز سبت در سکونتگاههایتان آتش نیفروزید. (خروج، باب 35، آیات 1 تا 3) بر مبنای آیات فوق، آتش افروختن در روز سبت حرام است. با توجه به این فرمان، دانشمندان یهودی در طول قرون گذشته به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشهایی از این دست بودهاند: آیا میتوان در روز سبت مقدمات افروختن آتش در روز بعد از سبت را انجام داد، مثلا در تنور خاموش هیزم ریخت؟آیا یهودی میتواند از غیریهودی بخواهد که در روز سبت برایش آتش روشن کند؟اگر در روز سبت آتش روشنی را ببینیم، چه تکلیفی داریم؟ آیا مکلفیم که آن را خاموش کنیم؟آیا گناه اضافه کردن هیزم به آتشی که از قبل روشن است مانند روشن کردن آتش است؟ ... احکام مرتبط با روشن کردن آتش در روز سبت همچنان یکی از مسائل فقهی یهودیان است. در عصر حاضر و متناسب با پیشرفتهای صنعتی، دانشمندان یهودی با پدیدههای جدیدی مواجه شدهاند و میکوشند فتاوای جدیدی را متناسب با مسائل مستحدثه استخراج کنند. به عنوان مثال، استارت زدن اتومبیل مستلزم جرقه زدن شمع و احتراق سوخت در موتور است. بنابراین روشن کردن اتومبیل به معنی روشن کردن آتش است. هرچند دیدگاههای فقهی در این خصوص اختلافاتی دارد، بسیاری از یهودیان ارتدوکس از رانندگی در روز سبت پرهیز میکنند. بعضی از علمای یهودی به کسانی که در فاصلهی دوری از کنیسه ساکنند اجازه میدهند که در روز سبت برای شرکت در مراسم دینی از اتومبیل استفاده کنند. یهودیانی هم هستند که میکوشند با ترفندهای فقهی و بازیهای لفظی مشکل را حل کنند. به عنوان مثال، از آنجا که در تورات روشن کردن آتش «در سکونتگاهها» نهی شده است، نتیجه میگیرند که میتوان خودرو را در خارج از خانه روشن کرد. یکی از بزرگترین معضلات فقهی یهودیان در عصر جدید، استفاده از وسایل برقی در روز آخر هفته است. از دیدگاه فقه یهودی، روشن کردن لامپهای التهابی مصداقی از افروختن آتش در روز سبت است. علاوه بر این روشن کردن و خاموش کردن سایر وسایل برقی نیز توأم با ایجاد جرقههایی در کلید یا موتور است که میتوان آن را نوعی آتشافروزی تلقی کرد. بعضی از علمای یهودی حتی استدلال میکنند که روشن کردن هر وسیلهی برقی در روز سبت میتواند به افزایش مصرف سوخت در نیروگاههای برق بینجامد که خود مصداقی از دامن زدن به آتش است. یکی از روشهای مدرن یهودیان ارتدوکس برای اجتناب از روشن و خاموش کردن مستقیم وسایل برقی، استفاده از تایمر است. تایمر قبل از روز سبت تنظیم میشود تا وسیلهای را در روز سبت کنترل کند. علاوه بر امکان استفاده از تایمر، روشن شدن غیر عمدی وسیلهی برقی نیز مجاز است. به عنوان مثال در صورتی که یخچال خاموش باشد، باز کردن در یخچال جایز است هرچند ممکن است پس از باز شدن در، ترموستات عمل کند و موتور روشن شود. البته بنا بر احتیاط بهتر است در یخچال زمانی باز شود که موتور روشن است. با این حال اکثر علمای یهودی روشن شدن چراغ داخل یخچال را حرام میدانند. یهودیان ارتدوکس قبل از شروع سبت چراغهای داخل یخچال را قطع میکنند تا در روز سبت پس از باز شدن در، چراغ روشن نشود. به همین ترتیب فقه معاصر یهودیان مطالعات و اجتهادات بسیاری را بر روی امکان و چگونگی استفاده از وسایلی چون تلویزیون، تلفن، کامپیوتر، آسانسور و غیره در روز سبت انجام داده است و فتاوا و دیدگاههای متفاوتی را بیان کرده است که عمدتاً بر تحریم استفاده از این وسایل استوار است. تصویر زیر تابلویی را در کنار یک «آسانسور سبت» نشان میدهد. آسانسورهای سبت در اسرائیل و مناطق یهودینشین کشورهایی مانند آمریکا و آرژانتین استفاده میشوند. روی تابلو نوشته شده است: آسانسور سبتاین آسانسور در روز سبت و اعیاد یهودی به صورت خودکار در تمام طبقات توقف میکند. توقف خودکار در تمام طبقات به این علت است که «یهودیان مؤمن» در روز سبت نمیتوانند به کلیدهای آسانسور دست بزنند و طبقهی خاصی را انتخاب کنند. با وجود رویکرد ظاهراً تخصصی و موشکافانهی فقهای یهودی در استخراج احکام، میتوان این ایراد را بر آنان وارد کرد که برداشت آنان از حکم سبت با فلسفهی این حکم همخوان نیست. حکم سبت برای استراحت وضع شده است، اما در حالی که در روز غیرسبت مثلاً میتوان از آسانسور استفاده کرد، در روز سبت باید از پله بالا رفت. یک «یهودی مؤمن» در روز سبت به جای اینکه راحتتر باشد، از بعضی جهات زحمت بیشتری را متحمل میشود. عیسی در انجیل در مناظره با علمای یهودی بر سر حکم سبت، فلسفهی حکم را به آنان یادآور شد: «سبت برای انسان به وجود آمد، نه انسان برای سبت» (مرقس 2، 27). در استنباط احکام نباید فلسفهی احکام فراموش یا نقض شود و این فلسفه باید معقول و انسانی باشد. همچنان که در گفتار قبل بیان شد، در تلمود 39 مصداق اصلی کار کردن در روز سبت ذکر شده است که تنها یکی از آنها روشن کردن آتش است. پرسشی که در خصوص آیات مذکور در ابتدای این مقاله وجود دارد این است که چرا در این آیات از میان تمام کارهای حرام در روز سبت، تنها به آتش افروختن اشاره شده است. دیدگاههای مختلفی که علمای یهودی در این زمینه مطرح کردهاند نشان میدهد که پاسخ دقیق این پرسش معلوم نیست. با توجه به اینکه دلیل اشارهی انحصاری تورات به روشن کردن آتش دقیقاً مشخص نیست، در اینجا استنباط متفاوتی را مطرح میکنیم: آتش افروختن در این آیه میتواند معنی کنایی داشته باشد و به «فتنهانگیزی» تعبیر شود. این استنباط یک برداشت ممکن در کنار سایر برداشتهای موجود است و نمی توان آن را کاملاً مردود دانست، اما در صورت درستی این استنباط، احکام روز سبت بسیار معقولتر از شکل فعلی آن خواهد بود. فرض کنیم این فرمان ابلاغ شود که «امروز هیچ کاری نکنید؛ هیچ آتشی روشن نکنید». کلمات و عبارات این فرمان با توجه به محل ابلاغ و مخاطبانِ فرمان میتواند معانی متعددی داشته باشد. ممکن است این فرمان را به نانوایان یا آهنگران شهر ابلاغ کنیم، کاسبانی که کار آنها مستلزم افروختن آتش است. معدودی از مفسران یهودی منع افروختن آتش در روز سبت را از این دیدگاه تحلیل کردهاند، یعنی منع فعالیتهای اقتصادیی که به افروختن آتش نیاز دارند. اگرچه این تحلیل آتش افروختن را به کسب و کار مرتبط میکند، اما همچنان این پرسش باقی میماند که چرا باید تنها به یک دسته خاص از فعالیتهای اقتصادی اشاره شود. اکنون فرض کنید که در جامعهای که حرص مالاندوزی در هفت روز هفته شدید است، قانون شدیداللحنی برای تعطیل کار در روز خاصی از هفته و استراحت و پرداختن به امور معنوی صادر شود و نقض این قانون نیز مجازات شدید مرگ را به دنبال داشته باشد. در این صورت اگر گفته شود «در این روز تعطیل کار نکنید و آتش نیفروزید»، بسیار دور از ذهن است که منع آتشافروزی را حمل بر روشن کردن وسایلی چون چراغ و شمع کنیم. در کتاب مقدس، به آتشافروزی هم به مفهوم حقیقی آن هم به مفهوم کنایی آن اشاره شده است. در تفسیر متن علاوه بر معانی حقیقی عبارات و اصطلاحات، باید جایی را هم برای معانی مجازی و کنایی آنها باز کنیم. هیزم که نباشد آتش خاموش میشود؛ سخنچین که نباشد نزاع فرو مینشیند.زغال و هیزم آتش را مشتعل میکند؛ مرد ستیزهجو هم نزاع را میافروزد. (امثال 26، 20 و 21) علاوه بر مفهوم کنایی آتشافروزی، کتب عهد عتیق نقل میکنند که گاهی خشم خدا بر بنیاسرائیل به نزول آتش عذاب منجر میشد: مردم شکایت کردند و خدا شنید و ناخشنود شد. خشم خدا افروخته شد و آتش خدا بخش بالای اردوگاه را نابود کرد. (اعداد 11، 1)خداوند چون این را شنید غضبناک شد و آتش خشمش بر اسرائیل شعلهور شد. (مزامیر 78، 21)اگر از من اطاعت نکنید و حرمت سبت را نگه ندارید و در روز سبت همچنان از دروازههای اورشلیم کالا وارد کنید، آنگاه دروازهها را آتش میزنم، چنانکه کاخهای اورشلیم را بسوزاند و نتوان آن را خاموش کرد. (ارمیا 17، 27) به این ترتیب آتش افروختن در روز سبت میتواند به معنی کنایی «افروختن آتش فتنه»، یا به معنی «افروختن آتش عذاب الهی» باشد. اگر مجازیم که معنی آتشافروختن را تا زدن کلید آسانسور توسعه دهیم، بررسی معانی کنایی و غیرمستقیم اصطلاح مذکور را نباید فراموش کنیم.در تورات با وجود فرمان منع آتشافروزی در روز سبت، تصریح شده است که آتش عبادتگاه باید همیشه روشن نگه داشته شود: به بنیاسرائیل فرمان بده برای چراغدان عبادتگاه روغن زیتون خالص بیاورند تا عبادتگاه همیشه روشن باشد. (خروج 27، 20) آتش عبادتگاه در روز سبت هم باید روشن باشد. علمای یهودی این حکم را یک استثنا بر منع آتشافروزی در روز سبت میدانند، اما اگر نهی تورات از آتشافروزی در روز سبت را کنایی بدانیم، آیهی اخیر گواهی روشن بر جواز افروختن آتش فیزیکی در این روز است. [ چهارشنبه 89/12/4 ] [ 9:9 صبح ] [ رضا یوسفی ]
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |