سقای کربلا |
زندگى حماسه آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 38 مرداد، سالیانى چند در آمریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه ساز لبنان، و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیتها و مأموریتهاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان ساز خود را سپرى ساخت. این مقاطع با هم بسیار متفاوتند، ولى آن چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مىبخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان سازى بود، سازماندهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.
مصطفى چمران که در سال 1311 تولد یافت، دوران کودکى و ابتدایى را در دبستان انتصاریه تهران خیابان 15 خرداد - عودلاجان و دوران متوسطه خود را در دبیرستانهاى دارالفنون و البرز سپرى ساخت و سپس وارد دانشکده فنى دانشگاه تهران شد و در سال 1335 در رشته برق فارغ التحصیل و شاگرد ممتاز گشت. او همیشه در تمام دوران تحصیل پیشتاز و نمونه بود، علاوه بر آن که در همه مبارزات سیاسى و مذهبى حضورى فعّال داشت؛ نمونهاى از یک نوجوان و جوانى پاک، پرتلاش، عمیق و براى همه دوست داشتنى بود. با استفاده از بورس شاگرد اولى براى ادامه تحصیل راهى آمریکا شد و ابتدا در دانشگاه تگزاس درجه فوق لیسانس مهندسى برق و سپس در یکى از بزرگ ترین و مهم ترین دانشگاه هاى معروف آمریکا« برکلى»، در کالیفرنیا و با همراهى برجسته ترین اساتید فیزیک، دکتراى خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما با عالىترین نمرات دریافت نمود و مدتى در یکى از مراکز مهم تحقیقاتى روى زمین در کنار دانشمندان و پژوهشگران بنام، سرگرم تحقیق روى پروژه هاى بزرگى، در زمان خود بود.
باز هم در کنار این مسیر تحسین برانگیز و کم نظیر، پایه گذار و سازمان دهنده مبارزات ضد استعمارى و ضد رژیم طاغوتى شاه و پایه گذار فعالیتهاى گسترده اسلامى در آمریکا بود. بعد از شکست اعراب در جنگ 1967، دنیاى وسیع آمریکا بر او تنگ مىنمود و راهى اروپا، الجزایر و مصر شد و مدت دو سال در مصر ماند. بعد از فوت جمال عبدالناصر به دعوت امام موسى صدر رهبر وقت شیعیان لبنان به سرزمین فاجعه، درد و رنج مسلمین به ویژه شیعیان لبنان قدم نهاد و در جنوب لبنان، شهر صور رحل اقامت افکند ولى او در همه جاى لبنان حضور داشت، هر کجا که خطر بود، بلا بود و قیام بود، دکتر چمران نیز در پیشاپیش مردم بىپناه لبنان حضور داشت. در لبنان پایه گذارى سازمانها را بر عهده گرفت که همزمان با روشنگرى اسلامى و مذهبى و تقویت روحیه و اعتقادات اسلامى و مکتبى، ورزیده ترین، زبده ترین و شجاع ترین رزمندگان اسلام را تربیت نمود که فرزندان و شاگردان آنها امروز نیز در لبنان براساس همین اعتقادات و روحیه شهادت طلبى، حماسه ها مى آفرینند.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مشتاقانه همراه با گروه 93 نفره نخبگان مذهبى و سیاسى لبنان به ایران آمد و به دیدار امام بزرگوار خود شتافت و بنا به توصیه امام راحل در ایران ماند. با آن که در استمرار برنامههاى خود در لبنان نیز دخالت داشت، در ایران نیز به دستور امام (ره) از پایه گذاران سپاه بود و سپس در فرو نشاندن توطئه هاى خطرناک و جدایى طلبانه دشمن در کردستان با آن که معاون نخست وزیر بود، لباس رزم بر تن کرد و سلاح بر دوش گرفت و با سازمان دهى و به کارگیرى نیروهاى مسلّح و بخصوص مردمى، به خنثى سازى توطئه هاى سخت دشمنان برآمد و نام خود و پاوه و حوادث حماسه ساز آن و فرمان تاریخى امام خمینى (ره) را براى همیشه در تاریخ ثبت نمود.
سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران ![]() سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، از اسوه ای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، از شیر بیشه نبرد و عارف شبهای قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران ، بسیار سخت بلکه محال است سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان ، سخت و دشوار است. چرا که حتی نمیتوان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست، توصیف کرد و نباید انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم نمود ، که مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این کلمات مادی و معیارهای خاکی نمیشود توصیف نمود و سنجید. به انگیزه سالگرد شهادت افتخار آفرین و انسان سازش، ضروری است تا آنجا که مقدور است در شناخت ، ارائه افکار وبیان راه و اعمال او کوشش کنیم . این مروری است گذرا و سریع، بر حیات کوتاه اما پرحادثه ، سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران .آخرین روز خرداد ، مصادف است با سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران. سالها از آرام گرفتن چمران می گذرد. روزهای تکاپو و از پشت صخره ای به پشت صخره دیگر پریدن و پناه گرفتن و زمان جنگ های سرنوشت ساز پایان یافته و اکنون یاد و خاطره این سردار بزرگ اسلام همچنان باقی است. در سال 1311 شمسی در محله سرپولک ، بازار آهنگرهای تهران در خانواده ای مذهبی، فرزندی به دنیا آمد که او را مصطفی نامیدند. وی دوران ابتدایی را در مدرسه انتصاریه محله پامنار گذراند و دوره متوسطه را در دبیرستان البرز و دارالفنون به پایان رسانید و با ورود به دانشکده فنی در رشته الکترومکانیک تحصیلات عالی خود را آغاز کرد و به عنوان شاگرد اول این دانشکده فارغ التحصیل و در همانجا به مدت یکسال مشغول تدریس شد. چمران به سبب علاقه شدیدی که به یادگیری مسائل مذهبی داشت از 15 سالگی در درس تفسیرآیت الله طالقانی و دروس منطق و فلسفه شهید مطهری شرکت داشت و از این رهگذر بهره های فراوانی برد . او به هنگام تحصیل در دانشکده فنی ، به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در آمد و از اعضای فعال این انجمن شد و در جریانات ملی شدن صنعت نفت و مبارزات پس از آن فعالانه شرکت داشت . در سال 1332 ه. ش با استفاده از بورس تحصیلی دانشجویان ممتاز ، جهت ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و در دانشگاه کالیفرنیا، تحصیلات خود را آغاز کرد. چمران با دریافت ممتازترین درجه علمی که همراه با تحسین بسیاری از صاحبنظران بود درجه دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما را اخذ کرد. پس از واقعه 15 خرداد 1342، تصمیم به مبارزه مسلحانه با رژیم گرفت و به همین منظورعازم مصر شد و مدت دو سال دوره آموزشهای چریکی وجنگهای پارتیزانی را گذراند. سپس عازم لبنان شد و با کمک امام موسی صدر که سمت نمایندگی امام ( ره ) را در لبنان داشت، گروه " حرکت محرومین" را بنا نهاد و جناح نظامی آن را که به جنبش امل موسوم است، پایه گذاری کرد و پس از سازماندهی جنبش " امل " ، حملات بیشماری را بر علیه مواضع صهیونیزم اشغالگر و راستگرایان فالانژ وابسته انجام داد و خواب راحت را از چشمان غاصبان صهیونیستی ربود و توفیق یافت که خدمات ارزنده و بسیاری را به امت اسلام انجام دهد. با پیروزی انقلاب اسلامی، دکتر چمران پس از 23 سال دوری از وطن به ایران بازگشت ونخستین گروه ازسپاه پاسداران را در سعدآباد تشکیل داده و به آموزش آنان پرداخت. دکتر چمران پس از بروز غائله پاوه به همراه شهید سرلشگر ولی فلاحی به آن منطقه عزیمت کرد . هلی کوپتر چمران و همراهان در میان حلقه محاصره گروهکهای ضد انقلاب افتاد و زیر آتش شدید آنها وارد پاوه شد و به یاری پاسدارانی شتافت که در حلقه محاصره گیرافتاده بودند ، و در این زمان فرماندهی منطقه از سوی امام (ره ) به وی سپرده شد. چمران ِ حماسه ساز در عرض 15 روز همه شهرها ، راهها و مواضع استراتژیک منطقه را آزاد و کردستان از این مرحله به سلامتی گذر کرد. پس از این پیروزی درخشان، دکتر چمران از سوی امام رحمة الله به وزارت دفاع منصوب شد و سپس در اردیبهشت 1359، به سمت نمایندگی و ناظر امام در شورای عالی دفاع نصب گردید و در کنار آیت الله خامنه ای نماینده دیگر امام در این شورا، به امور دفاعی و نظامی مملکت پرداخت. او در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال 1359، به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب و در این سنگر مشغول خدمت شد. با شروع جنگ تحمیلی عراق، دکتر چمران در معیت آیت الله خامنه ای با اجازه امام (ره ) عازم جبهه های جنگ شد و درست شب بعد از ورود به خوزستان، اولین حمله چریکی خود را به همراه تعدادی از نیروهای اسلام علیه تانکهای دشمن که تا نزدیکی اهواز رسیده بودند انجام داد و همین عملیات باعث شد تا نیروهای دشمن کیلومترها عقب نشینی کنند . دکتر چمران ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد و واحد مهندسی بسیار فعالی را فراهم کرد که در یک مورد، با نصب پمپهای بسیار قوی ، آب رودخانه کارون را پمپاژ و با ساخت کانالی به طول 20 کیلومتر و عرض 100 متر این آب را به درون این کانال سرازیر کردند و باعث شدند تا تانکهای دشمن برای فرار از زمینهای باتلاقی، کیلومترها عقب نشینی کرده و از فکر تسخیر اهواز خارج شوند و این همه در مدت یک ماه صورت پذیرفت. از دیگر کارهای اساسی دکتر ، ایجاد هماهنگی بین نیروهای سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بود که دوشادوش همه درعملیات ها دلاورانه می جنگیدند. دکتر چمران در تاریخ 30 خرداد 1360، یک روز قبل از شهادت خود در اهواز و در جلسه شورای عالی دفاع برای آخرین بار شرکت کرد و پس از آنکه خبر شهادت فرمانده نیروها ی دهلاویه، ایرج رستمی را در سحرگاه 31 خرداد دریافت کرد به سرعت فرد دیگری را برای فرماندهی انتخاب وبا خود به دهلاویه برد. او به سمت سوسنگرد به راه افتاد و در پشت نزدیکترین خاکریز درمقابل نیروهای عراقی قراری گرفت . خمپاره ها چپ و راست در اطراف او به زمین می خوردند ، ناگهان خمپاره ای در نزدیکی او منفجر شد و وی از ناحیه پشت سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به مقام رفیع شهادت نایل آمد. روح بلند و آسمانی اش قرین رحمت واسعه ی الهی باد ...
در ظهر هنگام روز 31 خردادماه 1360، در روستایى به نام «دهلاویه» در نزدیکى سوسنگرد با ترکش خمپاره دشمن، شهادت را در آغوش کشید و به اوج و عروج پرکشید و به لقاءاللَّه رسید و به سوى معبودش شتافت تا عند ربهم یرزقون شود.
گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران: منبع: IRIB
[ سه شنبه 90/3/31 ] [ 1:0 صبح ] [ رضا یوسفی ]
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |