سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سقای کربلا
 

ماه محرم آنسال از اوائل خرداد ماه سال 1342 آغاز می شود.محرم ماهی است که شیعیان خاطره قیام امام حسین (ع) علیه یزید طاغوت زمان را با مراسم عزاداری و براه انداختن دسته جات زنده نگه می دارند.این ایام برای بسیج مردمی و حرکت انقلابی بهترین فرصت بود.حضرت امام با تبلیغات و اقدامات خود طی حدود دو ماه حادثه فیضیه را تا نزدیک محرم تداوم دادند.

با این زمینه ها و مقدمات، رژیم بخوبی واقف بود که در ماه محرم آنسال، مردم برای تظاهرات و حرکت جمعی در مخالفت با رژیم آمادگی کامل را دارند.از این رو، اقدامات و تدابیر زیادی را برای جلوگیری از فوران احساسات مردم اندیشیده بود.متقابلا حضرت امام نیز با ارسال پیامها و صدور بیانیه ها به سراسر کشور از مردم و روحانیون خواستار افشای رژیم شده و حادثه فیضیه را نیز یادآور شدند و به روحانیون اعزامی دستور داده بودند که در ایام عاشورا بطور صریح اعمال خلاف شرع رژیم را محکوم کنند.

سپس اعلام گردید که امام در عصر عاشورا در فیضیه سخنرانی مهمی ایراد خواهند کرد.

رژیم به طرق گوناگون در صدد بود که از این امر جلوگیری نماید و مصلحت اندیشان با رفت و آمدهای مکرر خود به منزل امام تلاش داشتند تا او را از این سخنرانی منصرف کنند. شهر قم در ایام محرم بخصوص عاشورا با جمعیتی متراکم از مسافرین و زوار سراسر کشور و التهاب تمام، منتظر سخنرانی امام بود.گفته می شود جمعیت از منزل ایشان تا صحن فیضیه موج می زد و مردم از کنار تانکهایی که در بعضی خیابانها گذاشته شده بود برای شرکت در جلسه سخنرانی حضرت امام می گذشتند.

امام در آنروز طی سخنرانی تاریخی خود شخص شاه، آمریکا و اسرائیل را مستقیما مورد حمله قرار می دهد و به حادثه فیضیه اشاره می کند و فاجعه فیضیه را از این نظر که مقابله با اساس اسلام است به فاجعه عاشورا تشبیه می کند.×××

این سخنرانی به منزله رویاروئی مستقیم و آشکار با حکومت بود و نشان می داد که امام، روحانیت و مردم به نقطه غیر قابل بازگشتی با دستگاه رسیده اند و طی حدود 24 ساعت بعد از این سخنرانی، رژیم سریعا عکس العمل نشان می دهد.ماموران شاه مستقیما از تهران به قم می آیند و نیمه شب پانزدهم خرداد، ایشان را به تهران منتقل می کنند.صبح 15 خرداد، مصادف با 12 محرم، خبر دستگیری امام در سراسر ایران پخش می شود و مردم به شدت عکس العمل نشان می دهند و در حد وسیعی اعتراض می کنند.دسته جات عزادار به تظاهرات می پردازند.مردم قم گروه گروه با اظهار خشم و نفرت از این عمل دستگاه بطرف صحن مطهر حضرت معصومه حرکت می کردند و جمعیت انبوهی در آنجا گرد آمده بودند.مامورین شاه که از قبل آمادگی کامل داشتند به جان مردم افتادند و جمعی را شهید و مجروح ساختند.گروه کثیری از مردم ورامین نیز کفن پوش به طرف تهران حرکت می کنند که در بین راه مورد حمله مامورین مسلح قرار گرفته و شهدای زیادی از آنان بر جای می ماند.تظاهرات تهران ابعاد بسیار عظیمی پیدا کرده و تا پاسی از شب ادامه می یابد.نیروهای ارتش، به فرماندهی شخص شاه که در کاخ سعدآباد، آنان را هدایت می کرد، برای سرکوبی مردم، وارد صحنه می شوند و شهدا و مجروحین زیادی از مردم بر جای می ماند.

همزمان با تظاهرات قم و تهران، مردم شهرهای دیگر از جمله مشهد، اصفهان، شیراز و چند شهر دیگر نیز در راهپیمائیهای اعتراض آمیزی مخالفت خود را اظهار داشتند.این حوادث موجب آن می شود که رژیم شاه بکلی مشروعیت خود را نزد مردم از دست بدهد و تبدیل به حکومتی شود که صد در صد متکی به زور و سر نیزه است.رژیم که پس از سرکوب خونین مردم نقشه های خطرناکی برای امام داشت از فردای 15 خرداد بطور غیر منتظره تی شاهد عکس العمل قشرهای مختلف برای حفظ جان امام شد.روحانیون بزرگ از تهران، مشهد و قم در تهران مجتمع شده و از ایشان پشتیبانی کردند.بازاریان، دانشجویان و سایر اقشار مردم به انحاء مختلف در مورد سرنوشت ایشان از خود حساسیت نشان دادند.

رژیم فهمید که انرژی این قیام دینی و حرکت مردمی ریشه دارتر از آنست که با کشتاریکروزه از بین برود، از این رو پس از این حادثه کمر به حذف شخصیتی امام و روحانیت می بندد زیرا متوجه می شود که حذف فیزیکی کار را خطرناکتر می کند.در نتیجه، روحانیت و حوزه ها خود را درگیر یک رویارویی تمام عیار با رژیم می بینند و این از مهمترین نتایج کارهای امام است که توانست روحیه سیاست گریزی تحمیلی بر روحانیت را درهم بشکند و نشان بدهد که در ایران این فقط نیروی مذهب است که می تواند بسیجی عظیم علیه رژیم ایجاد کند.

امام سرانجام پس از آنکه ده ماه در زندان یا تحت نظر بسر بردند در هیجدهم فروردین ماه سال 43 به قم مراجعت کردند و مورد استقبال با شکوه مردم و روحانیون قرار گرفتند.این استقبال و توجه مردم، بنوبه خود، پس از حادثه 15 خرداد، برای امام و انقلاب یک پیروزی بود و نقطه عطفی بر این حرکت انقلابی مردمی به شمار می آمد که پس از فراز و نشیب هائی سرانجام در سال 57 با سرنگونی رژیم شاهنشاهی به پیروزی رسید.


[ یکشنبه 90/3/15 ] [ 3:0 صبح ] [ رضا یوسفی ]
.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب